جدول جو
جدول جو

معنی سبوح گفتن - جستجوی لغت در جدول جو

سبوح گفتن
(چَ / چِ چَ گَ / گِ یَ / یِ کَ دَ)
سجده گفتن. شهادت دادن:
سبحه داران از پس سبوح گفتن در صبوح
بر سر زنار ساغر طیلسان افشانده اند.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ شُ تَ)
تأویب. عبادت خدا. نام خدا را به پاکی بر زبان آوردن:
یارب بدست او که قمر زد دو نیم شد
تسبیح گفت در کف میمون او حصا.
سعدی.
و رجوع به تسبیح و دیگر ترکیبات آن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تسبیح گفتن
تصویر تسبیح گفتن
نیاییدن نیایش خدای کردن ذکر خدای کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرود گفتن
تصویر سرود گفتن
تغنی کردن آواز خواندن، ساختن سرود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبق گفتن
تصویر سبق گفتن
آموزاندن یاد دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسبیح گفتن
تصویر تسبیح گفتن
((~. گُ تَ))
نیایش خدای را کردن
فرهنگ فارسی معین